فیلم پیرمرد و تفنگ یکی از آن فیلمهای آرام و باطمئنینه و سرخوش است که تماشایش آدم را وامیدارد بیرون برود و کاری باحال و نشدنی انجام بدهد. رابرتردفورد استاد درآوردن شخصیتهای جذاب وکاریزماتیک است. شخصیتهایی که وادارت میکنند تا پایان داستان و ماجراهاشان بهشان چشم بدوزی و همراهیاشان کنی. شخصیتهایی چون ساندانس کید در […]
فیلم پیرمرد و تفنگ یکی از آن فیلمهای آرام و باطمئنینه و سرخوش است که تماشایش آدم را وامیدارد بیرون برود و کاری باحال و نشدنی انجام بدهد. رابرتردفورد استاد درآوردن شخصیتهای جذاب وکاریزماتیک است. شخصیتهایی که وادارت میکنند تا پایان داستان و ماجراهاشان بهشان چشم بدوزی و همراهیاشان کنی. شخصیتهایی چون ساندانس کید در «بوچ کسیدی و ساندانس کید» و یا نقش به یادماندنیاش در «نیش»، هردو اثر جرج روی هیل؛ که تماشای چندبارهاشان خستهات نمیکند. شخصیت فارستتاکر یک دزد و کهنهکار قدیمی است که از راه بانکزنی روزگار میگذراند، در وهلهی اول ممکن است به نظر برسد دستبرد زدن او به بانکها برای امرار معاش است، ولی بانک زنی برای فارست چیزی بیشتر از این است. او شیفته هیجان و شور و شوق زندگی است، آدمهای کمی وجود دارند که بدانند از جهان چه میخواهند، و میخواهند که باشند و کجا بروند، اما فارست دقیقا میداند کیست، کجا قرار گرفته و از زندگی چه میخواهد. نفس سرقت برای او تنها یک سرگرمی و ماجراجویی جانانه است. فارست حتی در سرقتهایی که با دو دوست دیگرش انجام میدهد، هرگز سلاح نمیبندد و با کسی به درشتی و بیادبی رفتار نمیکند. ابزار او برای سرقت؛ کت وشلوار، کلاه و لبخندشاش، و تشخص اوست. فارست یک جنتلمن واقعی است، که به یک شناخت و تعادل ظریف از آدمها، زمان حال و دنیایی که در آن زندگی میکند رسیده است. میتوان گفت که فیلم در واقع ستایش از یک دوران و ستایش از یک مرد خوب است. کسی که حتی نمیخواهد صورتش را بپوشاند، جوراب سر بکشد و یا ماسک به چهره بزند.
ادامه مطلب را از اینجا بخوانید.
منبع متن: gamefa