روز ششم جشنواره فیلم فجر ۹۸ پنجشنبه ۱۷ بهمنماه با اکران دو اثر سینمایی «کشتارگاه» و «مردن در آب مطهر» با حضور اهالی رسانه در پردیس ملت پیگیری شد.
روز پنجم برگزاری جشنواره فیلم فجر ۹۸ چهارشنبه ۱۶ بهمنماه با اکران سه فیلم سینمایی «مغز استخوان»، «روز بلوا» و «خوب، بد، جلف ۲؛ ارتش سری» به کار خود ادامه داد.
حمیدرضا قربانی در فیلمهای «دربارهی الی» و «جدایی نادر از سیمین» دستیار اصغر فرهادی بوده است در نتیجه عجیب نیست که از او توقع داشته باشیم از یکی از مهمترین درامنویسان این سالهای سینمای ایران چیزهایی دربارهی فیلمنامه یاد گرفته باشد. فیلم اولش «خانهای در خیابان چهل و یکم» که سه چهار سال پیش در جشنوارهی فیلم فجر در بخش نگاه نو حضور داشت چندان امیدوارکننده نبود و حالا فیلم دومش «مغز استخوان» به کلی ناامیدکننده است.
فیلمهای بهنام بهزادی در نسبت با سینمای اجتماعی غلیظ و زمخت معاصر ایران، آثاری تکافتاده و لطیف و یواش هستند. در فیلمهای او نه خبری از شخصیتهای وراج و سرسام بصری و رگ گردن بازیگران و ناله و فغان و عربده است و نه وقایع ملتهب و دردناک اجتماعی به قصد فروش و اعتبار هنری مورد استعمار و سواستفاده کارگردان قرار میگیرند. فیلمنامههای سنجیده او از «قاعده تصادف» به این سو با روندی تدریجی و بطئی، از خلال روزمرگی در بخش اول فیلم به خلق بحران و تنش فزاینده در میانه داستان میرسند و حساسیتهای انسانی شخصیتها را مبنایی برای فهم بهتر خویشتن آنها و اجتماع پیرامونشان قرار میدهند.
چهارمین روز جشنواره فیلم فجر ۹۸ روز سهشنبه ۱۵ بهمنماه با اکران سه فیلم سینمایی «آن شب»، «درخت گردو» و «دوزیست» به کار خود ادامه داد.
همان اوایل فیلم «درخت گردو» آخرین ساختهی محمدحسین مهدویان صحنهای وجود دارد که قهرمان مرد فیلم، قادر، به اطرافش نگاه میکند و دنیایی که در عرض نصف روز زیر و رو شده است. قاب واید هادی بهروز، صدای سرفهی بیامان مردم و صورتهای سوخته و تاول زده لرزه به اندامتان میاندازد. این یک قاب آخرالزمانی است. اوج مهارت کارگردانی محمدحسین مهدویان و در حد و اندازهی استانداردهای بهترین فیلمهای آخرالزمانی دنیا.
سومین روز برگزاری جشنواره فیلم فجر دوشنبه ۱۴ بهمنماه با اکران سه فیلم سینمایی «روز صفر»، «ابر بارانش گرفته» و «آبادان یازده ۶۰» در پردیس سینمایی ملت همراه بود.
اولین تجربهی فیلمسازی سعید ملکان سوژهی کنجکاوی برانگیزی داشت: دستگیری عبدالمالک ریگی بر فراز آسمان ایران. بگذریم از این که سعید ملکان مرد پشت پردهی فیلمهای مهم این سالهای سینمای ایران است و جریان فیلمهایی که با «ابد و یک روز» شروع شدند مدیون او هستند.