آنیس واردا که در تعطیلات نوروز در نود سالگی درگذشت انگار هیچ‌کس انتظارش را نداشت. آنقدر سرحال و پرشور و خوش‌فکر بود که کسی تصورش را هم نمی‌کرد مادربزرگ موج نوی سینمای فرانسه، آن‌طور که صدایش می‌کردند، روزی جهان را ترک کند و دیگر فیلمی از او نبینیم. انتخاب بهترین فیلم‌های آنیس واردا کار ساده‌ای نیست. او فیلمسازی بود هماهنگ با زمانه‌اش و به همین دلیل حتی قدیمی‌ترین فیلم‌هایش هنوز آثاری دیدنی و تر و تازه هستند.

فیلم‌ها، عکس‌ها و کارهای هنری او روی مستندهای واقع‌گرا، فمینیسم و گزارش‌های اجتماعی متمرکز بودند و برای به تصویر کشیدن این موضوعات شیوه منحصر به فرد تجربی خودش را داشت.

مورخان سینما کارهای آنیس واردا را مرکز تحولاتی می‌دانند که منجر به موج نوی سینمای فرانسه شد. استفاده او از لوکیشن‌های عادی برای فیلمبرداری و نابازیگران جلوی دوربین در بستر سینمای فرانسه در دهه ۵۰ میلادی کاری غیرمرسوم بود. آنیس واردا موقع دریافت جایزه اسکار افتخاری گفت: «فیلم‌های من هیچ‌وقت پول‌ساز نبودند اما همیشه در جوایز موفق ظاهر شدند.» او نخل طلای افتخاری کن را هم به مناسبت کارنامه هنری‌اش دریافت کرد اما فیلم‌های واردا جایی بالاتر از همه این جوایز می‌ایستند.

واردا در مدرسه لوور درس خواند و می‌خواست کیوریتو موزه شود. اما کمی بعد تصمیم گرفت عکاسی را دنبال کند. در فیلم‌هایش و قاب‌بندی‌هایش تا همین آخر و همکاری‌اش با JR در مستند «چهره‌ها، مکان‌ها» می‌توانید تاثیر هنر عکاسی و علاقه واردا را به آن ببینید. برای پول درآوردن از مراسم عروسی و خانواده‌ها عکس‌های معمولی می‌گرفت اما خیلی زود تصمیم گرفت که به ترکیب‌بندی خودش دست پیدا کند و فرم و معنای مخصوص به خودش را در عکاسی ایجاد کرد.

اولین فیلمش «قله‌های کوتاه» (La Pointe Courte) را سال ۱۹۵۶ ساخت. بدون هیچ‌گونه تجربه فیلمسازی و آن طور که خودش می‌گوید حتی در سینما دستیاری هم نکرده بود. به مدرسه فیلمسازی هم نرفته بود. به جایش از هر چیزی که می‌خواست به تصویر بکشد عکاسی کرده بود. عکس‌هایش تبدیل به مدل‌هایی برای نماهای فیلمش شدند.

تعداد بی‌شماری مستند ساخته که آخرین‌شان یک کار تلویزیون اتوبیوگرافیک است به نام «واردا به روایت آنیس» که همین سال گذشته پخش شد درنتیجه انتخاب بهترین فیلم‌های آنیس واردا کار دشواری است. با این وجود در فیلم‌های داستانی‌اش سرک کشیدیم و مستند آخرش که برنده جوایز بسیاری شد.

La Pointe Courte

la pointe court

محصول سال ۱۹۵۵

خیلی‌ها این فیلم را پیشگام موج نوی سینمای فرانسه می‌دانند. اسم فیلم در حقیقت به یک منطقه کوچک در جنوب فرانسه اشاره دارد که به دهکده ماهیگیران مشهور است. فیلم داستان مرد جوانی است که برای دیدن همسرش به ایستگاه قطار می‌رود. چهار سال از ازدواج‌شان می‌گذرد و حالا به مشکلات بنیادینی برخورده‌اند. زن همسرش را دوست دارد اما می‌خواهد او را ترک کند. نه به خاطر حسادت بلکه بیشتر به دلیل اینکه در مورد معنای عشق به مشکل برخورده است. زوج با هم درباره زندگی و عشق بحث می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند علیرغم اینکه تفکرشان به عشق و یکدیگر تغییر کرده اما همچنان متعلق به هم هستند. در بستر این درام ما شاهد زندگی آدم‌هایی هستیم که فقیر اما شرافتمند و سربلندند.

واردا در حقیقت این فیلم را برای دوستی ساخت که دیگر نمی‌توانست شهرش را ببیند. بعد از دیدن تصاویر آرشیوی که واردا از آن دهکده گرفته بود دوربینی اجاره کرد تا فیلمی درباره زوجی بسازد که از این دهکده دیدن می‌کنند. فیلم با بودجه بسیار کم ۱۴ هزار دلاری ساخته شد. کنار «چهارصد ضربه» تروفو و «از نفس افتاده» گدار یکی از کم هزینه‌ترین فیلم‌های آن دوره بود.

کلئو از ۵ تا ۷/ Cleo from 5 to 7

کلئو از ۵ تا ۷

محصول سال ۱۹۶۲

یکی از بهترین و مهم‌ترین فیلم‌های واردا، سینمای فرانسه و از جریان‌سازهای سینمای موج نو. فیلم جزو جریان فیلم‌های Left Bank بود. معنای تحت‌اللفظی‌اش می‌شد کرانه رود چپ و متشکل از کارگردانانی بود که با موج نوی فرانسه همکاری می‌کردند اما فیلم‌هایشان کم‌هزینه‌تر بود. مثل کارگردانان موج نو از شابرول گرفته تا تروفو عشق سینما نبودند و فیلم‌هایشان هم کمتر با موفقیت تجاری روبه‌رو می‌شد.

«کلئو از ۵ تا ۷» با یک پیشگویی با کارت‌های تاروت آغاز می‌شود. به کلئو گفته می‌شود بیوه زنی در زندگی‌اش حضور دارد که به تمامی خودش را وقف او کرده اما تاثیر مخرب و وحشتناکی هم روی او دارد. پیشگو چیزهای دیگری درباره حضور یک مرد جوان در زندگی کلئو هم می‌گوید. کلئو به عنوان خواننده مدتی است که تبدیل به چهره‌ای محبوب شده. او هراس از مرگ دارد که به نظرش زشت است و گمان می‌کند تا وقتی زیباست زنده است. داستان فیلم آنقدر گره خورده با زندگی روزمره کاراکتر کلئوست که تعریف کردن خلاصه آن کار ساده‌ای نیست.

فیلم در پاریس می‌گذرد اما به وضوح می‌شود تاثیرات جنگ الجزایر را روی آن دید. ژان لوک گدار، آنا کارینا و میشل لوگران در فیلم جلوی دوربین رفته‌اند.

خوشبختی/ Le Bonheur

خوشبختی

محصول سال ۱۹۶۵

فرانسوا نجار جوانی است که برای عمویش کار می‌کند. او زندگی راحت و شادی کنار همسرش ترز دارد. علیرغم اینکه در زندگی‌ مشترکش با همسر و فرزندانش شادی و خوشبختی فراوانی دارد و عاشق آنهاست همچنان دلش طلب خوشبختی بیشتری می‌کند و به همین دلیل با زن دیگری رابطه برقرار می‌کند. فرانسوا به زن جدید دروغ‌هایی می‌گوید اما نمی‌تواند حقیقت را از ترز مخفی کند. زن علیرغم اینکه شوهر به او اطمینان می‌دهد چیزی بین آنها تغییر نکرده از تصور اینکه نتوانسته خوشبختی شوهرش را تامین کند می‌میرد. مرد سراغ همان معشوق می‌رود و خوشبختی دوباره به جریان می‌افتد.

فیلم نشانه‌های فمینستی زیادی دارد که بعدتر در جنبش می ۱۹۶۸ بارها به این فیلم ارجاع داده شد.

خانه به دوش/ Vagabond

خانه به دوش

محصول سال ۱۹۸۵

فیلم با پیدا شدن جسد زنی که منجمد شده آغاز می‌شود. بعد یک مصاحبه‌کننده که او را نمی‌بینیم (و صدای خود وارداست) دوربین را جلوی آخرین مردانی می‌گذارد که زن را دیده‌اند و کسی که بدن بی‌جان او را پیدا کرده است. بعد فلاش‌بک‌هایی داریم به خود زن که اسمش مونا بوده و تلاش داشته از دست پلیس مخفی شود و سوار یکی از ماشین‌های گذری شود تا از محلی که در آن بوده فرار کند. در طول سفرش با خانه به دوش‌های دیگری آشنا می‌شود که هر کدام متعلق به یک طبقه خاص هستند و شغل خاصی دارند.

فرم فیلم ترکیبی است از روایت مستقیم به همراه سکانس‌های شبه مستند. فیلمی است که تماشاگر باید خودش قطعات آن را کنار هم بچیند تا به یک کلیت برسد.

جین بی برای آنیس وی/ Jane B. for Agnes V

جین بی برای آنیس وی

محصول سال ۱۹۸۸

این مستند داستانی درباره جین بارکین بازیگر انگلیسی-فرانسوی است. فیلم از جایی شروع می‌شود که بارکین به واردا اعتراف می‌کند که از اینکه به چهل سالگی برسد بیمناک است. و واردا برایش می‌گوید که ۴۰ سالگی سن زیبایی است.

فیلم از مصاحبه‌هایی با بارکین تشکیل شده که درباره گذشته‌اش و زندگی‌اش در حال حاضر صحبت می‌کند. صحنه‌های کوچکی هم می‌بینیم که خودش یا واردا علاقمند بوده‌اند او را در کسوت یک بازیگر در حال اجرای یک نقش ببینند. شارلوت گینسبورگ خواننده مشهور فرانسوی و دختر بارکین بعدها اعتراف کرد که از این فیلم متنفر است چون واردا و عوامل فیلم برای ساخت آن مدت‌های طولانی در خانه‌شان اقامت داشتند.

ژاک نانتی/ Jacquot de Nantes

ژاک ناتنی

محصول سال ۱۹۹۱

فیلمی که در بخش خارج از مسابقه جشنواره کن به نمایش درآمد. فیلم درباره روزهای اول زندگی همسر آنیس وارداست. ژاک دمی همسر آنیس واردا یکی از بزرگترین کارگردانان سینمای فرانسه بود. کارگردان فیلم‌های موزیکالی چون «چترهای شربورگ» و «دختران روشفور». ژاک دمی در فیلم پسر کوچک سیزده ساله‌ای است. پدرش صاحب یک گاراژ است و مادرش در یک آرایشگاه کار می‌کند. همه خانواده خوشحال کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و دوست دارند آواز بخوانند و به سینما بروند. ژاک عاشق همه هنرهای نمایشی است از سینما گرفته تا تئاتر. او یک دوربین می‌خرد تا اولین فیلم آماتوری‌اش را بسازد. فیلم با تحسین منتقدان روبه‌رو شد.

چهره‌ها، مکان‌ها/ Faces Places

چهره ها مکان ها

محصول سال ۲۰۱۷

در هشتاد و چند سالگی آنیس واردا همراه هنرمند جوانی به نام جی.آر می‌شود. جی.آر عکاس و فعال حقوق بشر است. پروژه جذابی دارد که از آدم‌ها عکس می‌گیرد و عکس‌ها را در ابعاد بزرگ روی دیوارهای شهرها چاپ می‌کند. واردا با او همراه می‌شود و به دهکده‌های مختلف می‌رود. هر سفر هم واردا و جی.آر را به هم نزدیکتر می‌کنند و با ایده‌های هم بیشتر آشنا می‌شوند و هم روایتی است از شهرها و آدم‌هایشان. داستان دوستی جی.آر و واردا با شوخ‌طبعی زیادی همراه است. فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین مستند شد. منتقدان فیلم را شاهکار خواندند و آن را هم اثری شخصی و هم در تحسین تولید کار هنری، اتحاد کارگران و هنر عکاسی و جاودانه بودنش دانستند. مجله تایم فیلم را به عنوان یکی از ده فیلم برتر سال ۲۰۱۷ برگزید.

The post بهترین فیلم‌های آنیس واردا که مادربزرگ موج نوی سینمای فرانسه بود appeared first on دیجی‌کالا مگ.

منبع متن: digikala